تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، همیشه در محیط بیرون از خانه و خانواده تمام نمیشود؛ گاهی تاثیر این تحولات در درون خانوادهها بیشتر از محیط بیرون بروز و ظهور مییابد و حتی اگر آن مسئله اجتماعی یا سیاسی تمام هم بشود، اما تاثیر آن در فضای خانه و در مناسبات اعضای خانواده با همدیگر، تا سالها و شاید تا تا ابد باقی میماند. به عنوان مثال، انتخاباتی مانند انتخابات پرشور خرداد 88 برگزار میشود و یک رکورد تاریخی و غرورانگیز از مشارکت سیاسی مردم ثبت میشود، اما به دلیل قانونشکنی و لشکرکشی خیابانی طرف بازنده – که قاعدتا باید به قاعده بازی پایبند باشد – یک نوع اختلاف و شکاف در کف جامعه ایجاد میشود و تا درون خانوادهها کشیده میشود؛ تا جایی که مثلا دو برادر یا یک خواهر و برادر که در حالت عادی از شدت علاقه تحمل دوری همدیگر را ندارند، به اختلاف و بددلی دچار میشوند و بجای آنکه حرف هم را بفهمند و با هم تعامل کنند، دچار نزاع و بدبینی میشوند و مثلا تا سالها با همدیگر رفت و آمد نمیکنند. یا به عنوان مثال، یک مسئله فرهنگی اجتماعی مانند «حجاب و نحوه پوشش» پیش میآید و تاثیر اختلافات ناشی از آن و عدم درک درست نسبت به این مسئله، باعث اختلاف در بین اعضای یک خانواده میشود. همه اینها نشان میدهد، محیط درون خانواده از محیط بیرون از آن به هیچ عنوان جدا نیست.
اتفاقات تلخ دو سه ماه اخیر هم که با یک بهانه و با طراحی پیچیده دشمنان این مرز و بوم و صحنهآرایی آنها به وقوع پیوسته، از این قاعده مستثنی نیست. دشمن کف خیابانها را به صحنه رویارویی با انقلاب اسلامی و مردم – به عنوان صاحبان اصلی انقلاب – تبدیل کرد و با یک «جنگ ترکیبی» تمام عیار به میدان آمد؛ از اغتشاش و ناامنسازی فضای عمومی کشور گرفته تا قاچاق اسلحه به کشور، کشتهسازی، اقدامات تروریستی، عملیات رسانهای و دروغپردازی و ...؛ حالا در این میان، ابزار اصلی دشمن در این جنگ ترکیبی و نفسگیر، همین دروغپردازی و شایعهسازی است که با بهرهگیری از فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای پر رنگ و لعاب، با اذهان و باورهای مردم بازی میکند و دستگاه محاسباتی آنها را به هم میریزد. حالا اگر این وضعیت شفاف نشود و ادامه پیدا کند، تاثیرات آن کمکم در درون خانهها و در روابط بین اعضای خانواده هم پدیدار میشود.
در ماههای اخیر کم نبوده است نمونههایی از اختلاف و ناراحتی در میان خانوادهها که ناشی از تاثیرات و پیامدهای این توطئه امنیتی چندلایه و «جنگ ترکیبی» دشمن بوده است. مثلا بر سر اینکه آیا احکام اعدام صادرشده برای متهمان دقیق بوده یا نه و اینکه عنوان «محاربه» بر فلان متهم صدق میکند یا نه و اینکه آیا نحوه مواجهه نظام با اعتراضها و اغتشاشها خویشتندارانه بوده یا نه، اختلاف نظر و حتی نزاع عمیق در بین خواهر و برادر پیش آمده و باعث سرد شدن روابط آنها برای مدت نامعلومی شده است و نتیجه این سرد شدنها، سست شدن پایههای دوستی و محبت خانوادگی و کمرنگ شدن صله رحم و ارتباط با همدیگر خواهد بود.
در چنین شرایطی که یک مسئله سیاسی یا امنیتی بر محیط خانه و خانواده به عنوان یک پدیده فرهنگی اجتماعی تاثیر منفی و مخرب میگذارد، وظیفه حاکمیت و نیز عموم فعالان دلسوز جبهه فرهنگی و رسانهای انقلاب اسلامی سنگینتر و حساس میشود. در چنین شرایطی، از یک طرف خود خانوادهها باید مراقب باشند تا تحولات بیرونی آنها را دستخوش تلاطم و ناآرامی نکند و از طرف دیگر، مسئولان به عنوان امین جامعه و عموم فعالان فرهنگی دلسوز و دغدغهمند، باید با رفع ریشهها و زمینههای بروز این قبیل مشکلات و نیز تبیین دقیق و هنرمندانه ترفندهای پیچیده دشمن، از غبارآلود شدن فضا جلوگیری کنند و اجازه ندهند دشمن با دروغپردازی و ناامن کردن جامعه، با آرامش روح و روان خانوادهها و کانون گرم آنها بازی کنند. وظیفه رسانه ملی دراین میدان، سنگینتر از سایر رسانهها و ابزارهای فرهنگی است و نباید با روشهای کلیشهای و غلط و نیز رفتارهای باندی و محدود، به گسست در جامعه دامن بزند و از حریم خانوادهها به عنوان سرمایه اصلی انقلاب حراست کند. البته همانطور که گفته شد، این بار نه فقط بر دوش صدا و سیما که بر دوش همه دغدغهمندان است تا با تیزبینی و درایت، از گسست در اجتماع و سردی در خانوادهها جلوگیری کنند.
ارسال نظرات